بازهم ازقیصر امین‌پور

با وجود آن‌که قیصر امین‌پور مثل بسیاری از شاعران دیگر معاصر خود زیاد در حیطه‌ی ادبیات کودک و نوجوان درنگ نکرد، شعرهای درخشان و ماندگاری از خود برجای گذاشت و برنده‌ی تندیس ماه طلایى (برگزیده شعر کودک و نوجوان 20 سال انقلاب) شد. هم‌چنین در سال 1368 توانست تندیس مرغ آمین را -جایزه ویژه نیما یوشیج- دریافت کند.

به طور کلی، زندگی شعری قیصر امین پور را می توان به دو دوره‌ی قبل از نیمه‌ی دهه‌ی شصت و بعد از آن تقسیم کرد که زبان شعری خاص وی در این دوران شکل می‌گیرد و به ثبات می‌رسد.
«آینه‌‏هاى ناگهان» بازتابی از  آغاز تحول کیفى و کمى در قلم امین‏پور است. دفتری که با اشعاری با ساختار نو عرضه شد و نشان از تصمیم شاعر برای در انداختن طرحی نو در زمینه‌ی شعر داشت. «آینه‌‏هاى ناگهان» را می‌توان آغاز حرکت رو به جلوی امین‏پور در خلق ساختار و مفاهیم تازه‌ی شعری دانست. حرکتی که هیچ‌گاه - حتی تا لحظه‌ی فوت شاعر- متوقف نشد. با انتشار «آینه‌های ناگهان»، قیصر امین پور یکباره به عنوان شاعرى تأثیرگذار در طیف هنرمندان پیشروی نسل دوم -نسل انقلاب- به رسمیت شناخته شد:

سراپا اگر زرد وپژمرده‌ایم
ولى دل به پاییز نسپرده‌ایم

ادامه نوشته

قیصر امین‌پور

دستور زبان عشق

 

قیصر امین‌پور

                                                    

دست عشق از دامن دل دور باد!

می‌توان آیا به دل دستور داد؟

 

می‌توان آیا به دریا حکم کرد

که دلت را یادی از ساحل مباد؟

 

موج را آیا توان فرمود: ایست!

باد را فرمود: باید ایستاد؟

 

آنکه دستور زبان عشق را

بی‌گزاره در نهاد ما نهاد

 

خوب می‌دانست تیغ تیز را

در کف مستی نمی‌بایست داد

مبارک است سفر! رفت این برادر هم

 

پر کشید قیصر هم

سید ابوالقاسم حسینی (ژرفا)

مهیب بود خبر: پر کشید قیصر هم
شکست از غم او قامت صنوبر هم
 
از آن همه نشکستم چنین که سخت این بار
رسیده بود خبرهای تلخ دیگر هم
 
به تابناکی یک قطره‌ی اشک او نرسد
هزار آینه در آینه برابر هم
 
ز یاد ناب شهیدان غزل غزل نوشید
ز نوش باده‌ی او بی‌قرار ساغر هم
 
زبان دل که به دستور عشق گفت و نوشت
چه عاشقانه سروده‌ست بیت آخر هم
 
کجا ز خاطر اروند می‌رود یادش...
و نامش از قلم نخل‌های بی‌سر هم؟
 
چنان وجود لطیفش ز درد صیقل دید
که روح‌های مجرد ندید و گوهر هم
 
به سوی سید و سلمان سحر گشود آغوش
مبارک است سفر! رفت این برادر هم